مصطفی داننده – مریم رضازاده: در کنار باهنر میشود از حسین سبحانینیا به عنوان یکی از باسابقه ترین نمایندگان مجلس شورای اسلامی نام برد. کسی که به جز مجلسهای اول، پنجم و ششم عهده دار نمایندگی مردم نیشابور در پارلمان بوده است. این حضور باعث شده است تا او تبدیل به صندوقچه اسرار مجلس در […]
مصطفی داننده – مریم رضازاده: در کنار باهنر میشود از حسین سبحانینیا به عنوان یکی از باسابقه ترین نمایندگان مجلس شورای اسلامی نام برد.
کسی که به جز مجلسهای اول، پنجم و ششم عهده دار نمایندگی مردم نیشابور در پارلمان بوده است. این حضور باعث شده است تا او تبدیل به صندوقچه اسرار مجلس در ایران باشد.
سبحانینیا اما علاقه چندانی به گشودن رازهای پارلمان ایران ندارد و بیشتر با به زبان راندن برخی کلیات تلاش میکند از موضوع عبور کند. این نماینده مجلس شورای اسلامی در کمیسیون امنیت ملی پذیرای ما بود و در فرصتی که در اختیار داشتیم به بررسی مجالس گوناگون جمهوری اسلامی پرداختیم و حواشی آن را مرور کردیم.
در بخش اول این گفتوگو که در هفته گذشته منتشر شد ( اینجا ) ، سبحانی نیا به ماجرای ۹۹ نفر نماینده مخالف نخست وزیر میرحسین موسوی در مجلس، انتخابات مجلس سوم و شکست جریان راست، رحلت امام، عزل آیتالله منتظری و انتخاب رهبر جدید انقلاب پرداخت. در بخش دوم این گفتوگو که در ادامه آن را میخوانید این نماینده مجلس به ماجرای مجمع عقلا در مجلس سوم، ریاست حداد عادل در مجلس هفتم، نحوه رسیدن لاریجانی به ریاست مجلس هشتم و یکشنبه سیاه و درگیری لاریجانی و احمدی نژاد میپردازد. مشروح بخش دوم این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
در مجلس سوم مجمع عقلایی به ریاست آقای روحانی شکل گرفت و دررابطه با این مجمع عقلا هیچوقت توضیح شفافی داده نشده است،شما عضو این مجمع بودید؟
نشست های تحت عنوان مجمع عقلا به همت آقای روحانی برگزار می شد و با توجه به اینکه وی عضو شورای عالی امنیت ملی نیز بودند لذا جمعی از نمایندگان را به همان محل شورا دعوت می کردند و آنجا افرادی که معتدل و منطقی بودند و در بحث های مجلس نگاههای منطقی و اصولی و یشنهادات و دیدگاههای راهبردی و موثری داشتند دعوت می شوند و جمع آنها نیز تحت عنوان جمع عقلا بود. در واقع میتوان گفت این جمع همان نقش فراکسیون امروز را بازی میکرد زیرا آن زمان ما فراکسیون نداشتیم ودر واقع همان گروههای سیاسی و حزبی که وجود داشت و مجموعهای که به عنوان عقلا مجلس بودند در این بحث ها شرکت می کردند و هم مسایل روز و سیاست موجود و مسایل راهبردی مجلس را مطرح می کردند.
آقای محسن رضایی نامه ای به امام نوشتند و جلسه عقلا را متهم به سازشکاری و اینکه می خواهند جنگ به پایان برسد کردند ؟
حداقل من از جلسات این مجمع چنین برداشتی نداشتم و بحث های با این مضمون در جمع عقلا مجلس مطرح نمی شد و اگر بحث های اینگونه ای بود در مجموعه های نظامی یا جمعهای محدودتری بود.
آیا آقایان هاشمی و کروبی نیز در جلسات عقلا شرکت می کردند؟
نه در جلسات حضور نداشتند.
به جز شما و آقای روحانی چه کسان دیگری در این جلسات شرکت میکردند؟
باور کنید اسامی را به یاد ندارم، اکثر نمایندگان شاخص مجلس در این جلسات شرکت میکردند.
بعد از سال ۶۸ آقای هاشمی ریس جمهور شدند و کروبی نیز ریس مجلس بود ،ریاست کروبی در مجلس چگونه بود آیابر مخالف آقای هاشمی بود یا نه همان روند را طی می کرد؟
ریاست روندی دارد که باید بتوانند به خوبی امور را اداره کنند و بستگی به دیدگاههای سیاسی و مسایل خاصی که ظاهر میشود و آنجا بروز و ظهور پیدا میکند و الا روند کلی آن بر اساس آییننامه مجلس است که چه کروبی چه هاشمی و چه ناطق باشد آیین نامه باید ملاک کار باشد ولی مهم این است که سیاست و نگاه ریس مجلس در موضوعات مختلف سیاسی و اجتماعی و تاثیرگذاری این افراد فرق میکرد ،بین شخصیتها در مدیریت ها هرکدام یک نگاه خاص و دیدگاه خاصی وجود داشت و آقای کروبی نگاه خاص خودشان را داشت و در یک جاهای نیز طبیعی بود که نگاه حزبی داشته باشند زیرا کاندیدای آن مجموعه بود و با حمایت آنها رای آورده بود و طبیعی بود که گاهی نگاه آنها را مطرح کند زیرا آنها نیز گاهی جلساتی داشته باشند و ملاحظات آنها را تا جایی که طبیعی بود عمل می کرد.
شما آن سال به ریاست آقای کروبی رای داد؟
دقیقا یادم نمیآید و نمیدانم به وی رای داده باشم یا نه
نامزد جریان شما برای ریاست مجلس چه کسی بود؟
نمی دانم کاندیدای رقیب وی چه کسی بود ولی فکر می کنم آیت الله یزدی کاندیدای ریاست مجلس بود. مجموعهای از دوستان به آقای کروبی رای ندادند ولی چون اکثریت مجلس ترکیبی بود که همفکر اقای کروبی بود طبیعی بود که وی رای بیاورد و ریاست مجلس سوم را بعد از آقای هاشمی به دست بگیرند.
به دلیل وقت کم از مجلس چهارم عبور میکنم و به مجلس هفتم میرسیم، با توجه به اینکه مجلس ششم به دست اصلاح طلبان افتاد کسی فکر نمیکرد اصولگرایان در مجلس هفتم اکثر کرسیها را بگیرند ولی این اتفاق افتاد البته با نیروهای کمتر شناخته شده ،و چرا اصولگرایان بعد از هفت دوره ریاست مجلس را به برخلاف سنت همیشه یک مکلا سپردند ؟
عملکرد مجلس ششم و رفتارهای نمایندگان در مجلس ششم باعث شد که مردم به این نتیجه برسند که اینگونه رفتار و این مجلس نمی تواند در راستای مصالح نظام و کشور باشد، چگونه میشود،مجلس که خودش بخشی از حاکمیت است علیه حاکمیت تحصن کند و با رهبری زاویه جدی پیدا کند ؟ و این وضعیت باعث شد که مردم رویکردشان نسبت به جریان چپ و اصلاح طلب تغییر کند و به سمت نیروهای اصولگرا برگردند و نتیجه این شد که اکثریت در اختیار اصولگرایان قرار گیرد.
قبل از انتخابات آیا فکر می کردید بتوانید اکثریت مجلس را بعد از یک وفقه چهارساله را بدست آورید؟
فضا مناسب بود و احساس می شد که نیروهای بیشتری از اصولگرایان رای بیاورند اما این پیش بینی نمیشد که اکثریت قوی اصولگرایان و اقلیت اصلاح طلبان آن هم افرادی که عمدتا اصلاح طلبان شاخص نبودند به مجلس راه پیدا کنند و در واقع در مجلس هفتم افراد معقولتر و منطقی تر جریان اصلاح طلب به پارلمان راه پیدا کردند.
چگونه به آقای حداد مکلا رسیدید و یک سنت بزرگ را شکستید؟
جمعبندی کلی این شد که آقای حداد عادل اگر مکلا بود نگاهش در مسایل به روحانیت نزدیک است و فاصلهای با روحانیت ندارند ،البته لباس هیچگاه ملاک برای ریس شدن نبود گرچه رویهای شده بود و در واقع لباس هیچ موقع به عنوان اصل نبود و اصل تفکر و اندیشه و حرکت در مسیر درست انقلاب و هدایت مجلس در این مسیر بود آقای حداد نیز چون شخصیت محترمی بودند لذا اکثریت مجلس به این نتیجه رسید که وی ریاست مجلس را به عهده بگیرند و دوره هفتم نیز با ریاست وی به پایان رسید.
البته افرادی نیز به جز وی مطرح بودند اما در کل آقای حداد عادل مزیت های بیشتری برای اینکه اکثریت را بدست بیاورند داشتند.
چه کسان دیگری مطرح بودند؟
افراد دیگر مانند مرحوم آقای فکر مطرح بودند که نظر اکثریت نمایندگان به آقای حداد بود.
نمایندگان تهران یعنی آقای توکلی و برخی اقایان این تصمیم را برای ریاست آقای حدا عادل گرفته بودند؟
نمایندگان تهران در همه دورهها مجموعه تاثیر گذاری هستند و در آن دوره نیز این تاثیر در نمایندگان تهران برای اینکه به چنین جمعبندی برسند وجود داشت ولی مقبولیت افراد نیز در این زمینه موثر است و آقای حداد عادل نیز فرد شناخته شدهای بود.
آقای حداد بر خلاف برخی از افراد مانند آقایان باهنر، توکلی و دیگران کمتر سیاسی بودند؟
آقای حداد در مجلس ششم جز اقلیت مجلس بودند و عملکردشان نیز در آنجا با توجه به شرایط اقلیت مثبت بود و همه اینها کمک کرد که وی به عنوان ریس مجلس مطرح شود.
خود شما با توجه به سابقه ای که دارید مطرح نشدید؟
خیر. من نه خودم دنبالش بودم و نه چنین مسلهای مطرح شد و ما به دنبال این بودیم که فردی معرفی شود که مجلس را به خوبی اداره کند و لذا آقای حداد مطرح شد و ما کمک می کردیم که در اداره مجلس بتوانند به وظیفهشان به خوبی عمل کنند.
در مجلس هفتم شاهد ظهور محمود احمدی نژاد بودیم شما در انتخابات طرفدار هاشمی بودید یا احمدی نژاد؟
در دور اول انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ نگاهم حمایت از آقای هاشمی بود و حتی اطرافیانم را برای حمایت از آقای هاشمی ترغیب میکردم و البته با آنها نیز به عنوان بچه های حزب الهی تعارضی نداشتم و حتی به ستادهای آنها نیز سرکشی میکردیم ولی بعد از اینکه گروههای اصلاح طلب در حمایت از هاشمی در مرحله دوم به صحنه آمدند یعنی این گروهها تبدیل به حامیان هاشمی شدند و ایشان تبدیل به نامزد آنها شد،در مرحله دوم به احمدی نژاد رای دادم.
در سال ۸۸ هم احمدی نژاد نیز با توجه به عملکرد خوب وی از او حمایت کردیم منتها این حمایت تا زمانی احمدی نژاد همان احمدی نژاد ۸۴ بود و هنوز خانه نشین نشده بود ادامه داشت. گرچه در همان زمان هم برخی نقدهایی را نسبت به اطرافیان وی داشتیم ولی مشخصا از وقتی که احمدی نژاد خانه نشین شد ۱۸۰ درجه نگاه ما عوض شد و از آن موقع در مقابل احمدی نژاد ایستادیم و در مقابل سیاستهای او قرار گرفتیم.
برخی این نظر داشتند که با توجه به ویژگیهای احمدی نژاد وی به دنبال مجلسی بود که به وی بگوید چشم آیا اینگونه بود؟
احمدی نژاد یک حالت تمامیت خواهی داشت و در دور دوم ریاست جمهوری، او هیچ کس را به حساب نمیآورد و همین رفتارها باعث سقوط وی شد و همین روحیات خاص باعث عدم حمایت ما از وی شد ،البته ما احساس میکردیم که وی نسبت به روحانیت ،علما و مراجع قیوداتی دارد اما در عمل دیدیم که حتی نقدهای این شخصیتها را نیز برنمیتافت و کارخودش را در موضوعات مختلف انجام می داد،البته افرادی نیز در وی نفوذ کرده بودند که بحث و حدیث فراوانی نسبت به آنها مطرح بود.
البته برخی از نمایندگان نیز بودند که در همان دوره نیز پروپاقرص نگاه احمدی نژاد را تایید می کردند، بعد از آن نیز که خانه نشین شد توجیه گر رفتار احمدی نژاد بودند و هیچ موقع حاضر نشدند به صورت جدی وی را نقد کنند و یا از وی فاصله بگیرند.
نظر شما در مورد همین خانه نشینی و تاثیر آقای مشایی بر احمدی نژاد چیست؟ و چه موضع گیری کردید؟
این مسئله خود احتیاج به یک گفتوگوی جداگانه دارد، و به نظرم بهتر است در مورد مسائل مجلس گفتوگو کنیم.
خوب به مجلس هشتم برسیم. چه اتفاقی افتاد که نمایندگانی کهآقای حداد را در مجلس هفتم انتخاب کردند در مجلس هشتم به لاریجانی رسیدند؟
لاریجانی و حداد هر دو شخصیتهای قابل قبولی هستند منتها در این مرحله بحث مدیریت مجلس مطرح شد و شاید در مجلس هفتم یکی از نقدهای که به حداد و یا هیات ریسه داشتند رابطه هیات ریسه و حداد با دولت بود و میگفتند که آقای حداد در مقابل دولت ضعیف عمل کرده است و از جایگاه مجلس آنگونه که باید حمایت می کردند نکرد و همیشه سعی میکرد با پرخاشگریهای احمدی نژاد مدارا کند. مواضع مجلس هفتم با دولت خیلی روشن و شفاف نبود ،مجلس در بحث وظایف نظارتیاش به خوبی ظاهر نشد و لذا در مجلس هفتم این مسئله و روش تا آخر دوره بود و در مجلس هشتم یکسری نیروهای جدید آمدند و دیگر نمایندگان دور قبلی نبودند و آنهایی نیز که بودند این ملاحظات را نسبت به حداد عادل داشتند ویکسری افراد جدید نیز آمدند که نگاهشان به سمت حداد بود اما اینها نیز اقلیت بودند و فکر نمی کردند که ایشان دیگر رئیس مجلس نشود. یعنی در ابتدا فکر می کردند که رای اکثریت را دارند و برنامه ای نیز برای مناطق جنگی گذاشتند و با کمک برخی از دستگاهها به این مناطق سفر کردند و فکر می کردند کار تمام شده است ودر مجلس نهم نیز چنین برنامهای داشتند ولی از آنجایی که تعدادی نیروی جدید آمدند و این نیروها با یک هماهنگی که از قبل صورت گرفته بود و ارتباطی که بین آنها و آقای لاریجانی شکل گرفته بود لذا این ترجیح این نمایندگان تازه وارد این بود که در مدیریت مجلس تغییری ایجاد شود و مجلس ازآن حالت انفعالی بیرون بیاید .
عملکرد لاریجانی نیز در این زمینه قوی و موثر بود و نقش وی در مدیریت جلسات به خوبی نشان دهنده این موضوع بود و میدیدیم رای وی در هر دورهای بیشتر از قبل بود و این نشان میداد که هر چه می گذرد از آن طرف نیروهای ریزش می کنند و به سمت اقای لاریجانی میآیند.
برخی از اعضا هیات ریسه مجلس هفتم می گفتند آقای حداد در مدیریت جلسه نیز ضعیف بود؟
اقای حداد فردی بود که موافق کار جمعی بود و آقای باهنر نیز در همان دوره نایب ریس مجلس بود و کمک خوبی هم در مدیریت مجلس میکرد ولی برخی از دوستان همین نقد را به آقای حداد داشتند که وی در مدیریت مجلس تحت تاثیر افراد دیگری بودند و گاهی می گفتند تحت تاثیر آقای شمیرانی که در دفتر وی بودند است و برخی می گفتند از جای دیگری دستورات القا می شود ،برخی نیز میگفتند آقای حداد تحت تاثیر توکلی و یا فدایی است و نقدهای اینگونهای داشتند یعنی کسانی که از مجلس هفتم در مجلس هشتم بودند این مسایل را نیز در نظرداشتند و در نهایت همه این عوامل باعث تغییر در ریاست مجلس شد.
برخی در مجلس میخواستند احمدی نژاد با لاریجانی تسویه حساب کند
از مجلس هشتم هم عبور کنیم و به مجلس نهم برسیم. در این مجلس یکشنبه سیاه اتفاق افتاد و شما در هیئت رئیسه مجلس بودید آن روز چه اتفاقاتی افتاد؟
در آن زمان علی رغم اینکه بسیاری از مجلس و خارج از مجلس تلاش کردند تا احمدی نژاد چنین مسایلی را مطرح نکند و او هم گفته بود که مطرح نمیکنم اما دیدیم که مطرح کرد گرچه یکسری دوستان احمدی نژاد در مجلس نیز بی میل نبودند که او این مسایل را مطرح کند و می خواستند احمدی نژاد با لاریجانی تسویه حسابی و افشاگری کند و مجموعه این مسایل باعث شد تا مباحثی گفته شود که نه در شان ریس جمهور و نه در شان تریبون مجلس بود.
چون احمدی نژاد رئیس جمهور و شخص دوم مملکت بود، آقای لاریجانی تا آنروز سعی کردند که حرمت داری کنند و حرمت شکنی نکند ولی آن روز به دلیل اتهامات احمدی نژاد مجبور شد از خودش دفاع کند .رئیس مجلس مطالبی را مطرح کردند که از نگاه برخی لازم بود که این مسایل مطرح شود برای اینکه احمدی نژاد مقداری از اسب قدرتی که تصور میکرد بر آن سوار سات پیاده شود.
صحبتهایی که آقای لاریجانی مطرح کردند از قبل آماده شده بود؟ به نظر میرسید ایشان مجهز بودند و آماده جواب به احمدی نژاد.
طبعا شاید آقای لاریجانی فکر کرده بود که چنین مسایلی اگر مطرح شود، چه بگویند اما برخی مطالب ناخواسته و در موقعیتی پیش آمد و متناسب با صحبت های احمدی نژاد. ایشان احساس کردند باید موضعی گرفته شود اما اینکه از قبل جواب آماده کرده باشند نبود و بودنشان در جلسه نیز چون ریس جمهور و هیات دولت حضور داشتند لازم بود و دلیلی نداشت جلسه را به فرد دیگری میسپرد و اگر میرفت تحلیل دیگری میشد.
احمدی نژاد در هنگام خروج دستشان را تکان دادند و چیزی را گفتند،او به چه چیزی اشاره کرد؟
آقای لاریجانی برای اداره جلسه خطاب به نمایندگان گفتند بفرمایید و برخی در این میان تحلیل کردند که آقای لاریجانی به احمدی نژاد گفتهاند که از صحن بیرون بروند.
جناب سبحانی نیا قطعا این مسائل نبود، قطعا حرفهای جدی و تندتری میان این دو ردوبدل شد.
نه این مسائل نبود. آنگونه که به یاد دارم این بود که آقای احمدی نژاد میگفت من وقت دارم و باید صحبت کنم که آقای لاریجانی هم گفت که نه شما دیگر وقت ندارید و نمیتوانید صحبت کنید.
البته بنده قانع نشدم که حرفها اینقدر آرام بوده باشد اما بگذریم، خیلی ها معتقدند مجلس نهم از ضعیف ترین مجالس تاریخ جمهوری اسلامی است آیا اینگونه است؟
خیر، مجلس نهم مجلس خوبی بودهاست. آقای لاریجانی به عنوان رئیس مجلس در اداره جلسات قوی هستند و موضوعات را با تیزبینی رصد و با بررسی و رصد مسایل سیاسی به تناسب حرکت میکنند و موضوعات مهمی چون سوریه عراق و هستهای را در دستور کار داشتهایم که مدیریت آقای لاریجانی به این مسایل کمک کرد و مقام معظم رهبری نیز بارها موضع مجلس در رابطه با مسایل سیاست خارجی را مورد تقدیر قرار دادهاند و قطعا نقش لاریجانی در این مسایل بسیار مهم و تاثیر گذار بود.
دلواپسان دولت روحانی، کارهای احمدی نژاد را توجیه میکردند
برخی از افرادی که در زمان احمدی نژاد در مجلس نسبت به رفتار وی ساکت بودند در حال حاضر برای آقای روحانی فریاد وا اسلاما سر میدهند مثلا آقای رسایی حتی برای پنیر صبحانه هم نگرانی دارد. دلیل این رفتارها چیست؟
ما نیز به این افراد این نقد را داریم که چطور وقتی که احمدی نژاد آن همه مسائل و حاشیهها را داشت به ویژه در دوره دوم که به صراحت موضع گرفت این آقایان نقدی نسبت به وی نداشتند، همین آقایان واسطه شدند و رفتند در دوران قهر ۱۱ روزه که وی به کار بگردد و احمدی نژاد در همان جلسه حرفهای زده بود که در مقابل رهبری و نظام موضع دارد و بعد همین آقایان آمدند و توجیه کردند و حاضر نشدند احمدی نژاد را نقد کنند و الان می بینیم که دلواپس دولت روحانی هستند.
تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۳ ۰۷:۳۰:۰۱
حقوق این وبسایت متعلق به عموم مردم است
زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است