برنامه جامع اقدام مشترک یک ساله شد؛ توافقی که در حوزه سیاست خارجه تاثیرات بسزایی داشته است؛ تغییر جایگاه ایران در عرصه بینالمللی و نقشی پررنگتر در حل بحرانهای منطقهای از این دست است. توافق هستهای میان ایران و ۱+۵ فشارهای ۱۲ ساله بر ایران را کاهش داد؛ فشاری که ثمره آن جز انزوای سیاسی […]
برنامه جامع اقدام مشترک یک ساله شد؛ توافقی که در حوزه سیاست خارجه تاثیرات بسزایی داشته است؛ تغییر جایگاه ایران در عرصه بینالمللی و نقشی پررنگتر در حل بحرانهای منطقهای از این دست است. توافق هستهای میان ایران و ۱+۵ فشارهای ۱۲ ساله بر ایران را کاهش داد؛ فشاری که ثمره آن جز انزوای سیاسی و اقتصادی ایران نبود. تیم هستهای ایران به ریاست محمدجواد ظریف توانست تبلیغات سوئی را که علیه جمهوری اسلامی انجام میگرفت، کاهش دهد و جلوی قدرت اجماع علیه جمهوری اسلامی ایران را که در اختیار نظام سلطه بود، گرفت. اینها اما بخش کوچکی است از آنچه برجام با خود به ارمغان آورده بود. حسین سبحانینیا، عضو سابق کمیسیون امنیت ملی نیز براین باور است که برجام منجر به تعامل و تبادل با کشورهایی شده است که روزگاری در خط مقدم نظام سلطه فشار، علیه ایران بودند؛ اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا. حسین سبحانینیا در گفتوگو با «فرهیختگان» تحلیلی بر تاثیر برجام بر روابط بینالمللی و منطقهای ایران ارائه میدهد.
کشورهایی هستند که از حضور ایران در مجامع بینالمللی و منطقهای بهشدت برآشفتهاند، حتی امروز که برجام وارد یک سالگی شده است، تبعات برجام برای این کشورها چه بوده است؟
طبیعی است که کشورهایی مانند عربستان یا رژیم صهیونیستی که به هر صورت زیر چتر حمایتهای شدید آمریکا بودهاند اکنون آرام ننشسته و فضا را علیه جمهوری اسلامی ایران تحریک میکنند. بحث اسلامهراسی و ایرانهراسی در همین راستا به وجود آمد و بعد از برجام تشدید شد. بحث حمایت بینتیجه و بیمنطق از جریانهای افراطی در سوریه، عراق، لبنان و یمن در همین راستا میتواند قابل تحلیل باشد. فشار علیه شیعیان در این کشورها مانند شهادت شیخ نمر در عربستان یا لغو تابعیت شیخ قاسم در بحرین همه از آثار و تبعات بعد از برجام به دلیل نقش و جایگاه جدید و ویژه جمهوری اسلامی در عرصه بینالمللی بود. برای این کشورها این موضوع قابل تحمل نبود و تصور میکردند چتر حمایتی آنها آسیب دیده است؛ بنابراین با تمام ابزار ورود پیدا کردند تا برجام به سرانجامی نرسد. هم رژیم صهیونیستی و هم عربستان امروز هم باز بر این مساله اصرار دارند.
برجام اگرچه برخی را نگران کرده اما در مقابل هستند کشورهایی که در این میان منافعی را دنبال کنند. آثار مثبت برجام در منطقه چه بوده است؟
البته آثار منطقهای برجام هم به هر صورت نباید نادیده گرفته شود و خیلی از قدرت مانوری که عربستان در قبل از برجام داشت کاسته است؛ برخی از کشورها بعد از برجام سعی کردند با وجود چهره جدید ایران در خاورمیانه به هماهنگی و تعامل بیشتری با این کشور دست یابند. گرچه از طرف دیگر فشار بر آنها زیاد بود بهخصوص از سوی عربستان سعودی به پشتیبانی یا تحریک رژیم صهیونیستی و آمریکا. ولی بالطبع یک فضای روانی مثبت در آن دوران و در عرصه بینالمللی برای جمهوری اسلامی ایران به وجود آمد و آثار مثبت روانی داخلی این اقدام هم نباید در داخل کشور نادیده گرفته شود.
برجام در سالی که گذشت؟
آنچه انتظار میرفت از آمریکا و کشورهای غربی برای عمل به تعهداتشان در برجام در یک سال گذشته، امروزه که ما میخواهیم تحلیل کنیم متاسفانه باید بگوییم که به شکل مطلوبی پیش نرفته است. ما به تعهدات خود درخصوص برجام عمل کرده و به دنیا ثابت کردیم که پایبند تعهدات هستیم اما موانعی که بنا بود با اجرایی شدن برجام رفع شود و راه را برای ورود ما به عرصه بینالمللی و اقتصادی هموار کند، انجام نگرفت. آمریکاییها و متحدانشان همراهی و همگامی از خود نشان ندادند. اگرچه قدمهایی برداشتند، اما در مقابل هنوز در تلاش هستند که سنگاندازی کنند و نگذارند که این برجام به سرانجام برسد.
در شرایط فعلی چه چیزی به اجرایی نشدن برجام دامن میزند و گیر کار کجاست؟
شاید مسائل داخلی آمریکا و رقابتهای حزبی در انتخابات پیشرو و کاندیداهای افراطی ریاستجمهوری این کشور هم بیتاثیر نباشد. بهرغم اینکه باراک اوباما بر اساس آنچه اعلام میشود معتقد به اجرایی شدن برجام و عمل به تعهدات است، ولی فعلا کاری در این ارتباط انجام نداده است. اظهارات ضد و نقیض کاندیداهای ریاستجمهوری باعث شده تا شاهد فضا و چالشهای موجود بعد از گذشت یک سال از این توافق باشیم. اظهارات ضد و نقیض و حمایتهای نادرست که در راستای برجام نباید تکرار میشد، حمایت و پشتیبانی از مخالفان جمهوری اسلامی مانند منافقان که این روزها در جریان است.
برجام در آستانه یکسالگی است، اما برخی نمایندگان در کنگره آمریکا در شرایطی که اقدامات در جهت اجرایی شدن برجام در حال اجراست، ساز دیگری کوک کرده و خواهان تحریمهای جدیتر علیه ایران شدهاند. با توجه به این مساله که تقریبا سه یا چهارماه تا پایان ریاستجمهوری اوباما زمان باقی مانده، باراک اوباما تا چه اندازه میتواند در تعامل با کنگره آمریکا صدایی واحد از این کشور را به گوش جهان برساند؟
سیاستهای دوگانه هیات حاکمه آمریکا متاسفانه مانع میشود که بتوان اظهارنظر دقیقی کرد. اما همانطور که به یاد داریم، از آغاز کار، مقام معظم رهبری فرمودند: «برای جلوگیری از تفسیرهای نادرست و اتمام حجت برای رفع موانع مذاکرات انجام پذیرد، اما اعتمادی به دولت این کشور ندارم که موانع را بردارند و حاضر باشند با ایران کنار بیایند.» امروز با گذشت یک سال این مساله را مشاهده میکنیم. آمریکا یک دست خود را برای مذاکره و توافق دراز کرده و از سرپنجههای دست دیگرش خباثت، خیانت، توطئه میچکد.حتی اگر اوباما بگوید که وتو میکند، باید یک قدم اساسی در جهت حل مشکلات برداشته شود که معتقدم در دولت اوباما آن عزم و اراده وجود ندارد.
به نظر میرسد که جمهوریخواهان عمدا مانع از هرگونه توافق تجاری دولت اوباما با ایران میشوند حداقل تا زمانی که انتخابات ریاستجمهوری در این کشور انجام شود و تصور میکنند با سرکار آمدن دونالد ترامپ میتوانند مذاکره مجددی انجام داده و توافق را به نام خود تمام کنند.
جمهوریخواهان و دموکرات در یک رقابت حزبی اظهارنظرات متفاوتی دارند و باید بدانیم که در هر دو جریان هم لابیهای صهیونیسم در آمریکا وجود دارند و نمیتوان انکار کرد و بسیار هم تاثیرگذار است. در فضای انتخاباتی اکنون نمیخواهند حمایت لابی خود را از دست دهند و ابزار تبلیغاتی صهیونیستی میتواند در جذب آراء برای هر دو حزب کمککننده باشد. لذا جای تعجبی ندارد که جمهوریخواهان و دموکراتها چنین اظهاراتی را بیان کنند. تمام قضیه این نیست که چه حزبی توافق را میبرد، اما هرکسی که در راس این دولت قرار میگیرد باید در چارچوب حرکت کند و در این چارچوب نقش لابیها تاثیرگذار است.
حقوق این وبسایت متعلق به عموم مردم است
زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است