روزنامه رسمي ـ مذاكرات جلسه علني شوراي اسلامي ـ جلسه 417 پنج شنبه 21/3/1366 شماره 12345 تاكيد بر اهميت جنگ و تذكر جهت تلاش براي حفظ وحدت و پرهيز از تفرقه انتقاد از وزير كشور بخاطر تعويض بي دليل فرماندار نيشابور تقدير از وزارت امور خارجه به خاطر تحرك چشمگير ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران تذكر به وزير محترم معادن و فلزات
بسم الله الرحمن الرحيم . رب اشرح لي صدري و يسرلي امري و اخلل عقده من لساني يفقهوا قولي.
با سلام به رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامي امام امت.
و با درود به ارواح تابناك شهداي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي
با توجه به محدوديت وقت مظالبم را طي چند بند بطور فشرده و سريع بيان مي كنم.
۱٫ ضمن تأكيد بر اهميت و اوئلويت جنگ بايد بدانيم كه امروز كشورمان به جرم اسلامي بودن از هر شو. مورد تيرهاي زهرآگين استكبار جهاني و دشمنان اين ملت است براي اينكه تمام توان نيروها در يك جبهه بكار گرفته شود، آن هم جبهه مقابله با كفر و الحاد جهاني . عامل سر سپرده آنان صدام. منطق، عقل و شرع حكم مي كند كه از تفرقه و طرح هر مسأله اي كه باعث نفاق در جامعه شود بپرهيزيم و مانند روزهاي اول انقلاب و ايامي كه نيروهاي معتقد به نظام در مقابله بتا منافقين و ليبرالها متحداً برخومورد مي كردند كار كنيم. زيرا شرائط جهاني و توطئه هاي ابرقدرتها پيچيده تر از آن روزهاست و برخورد با آنها به وحدت نياز دارد و امروز كه خداوند نعمت بزرگ و حجت روشني همچون حضرت امام (ره) را كه محود وحدت است در بين ما قرار داده، از اين موقعيت استفاده كنيم و در پرتو ارشاداتش دين خود را ياري كنيم و با ابيان مسائلي اينجا و آنجا خداي نخواسته باعث رنجش خاطر مبارك ايشان و دلسردي و يأس امت حزب الله و كندي حركت رزمندگان توانمند اسلام نشويم.
۲٫ قبل از هر چيز بايد عرض كنم كه اگر از كار يك وزير و يا وزالرتخانه اي انتقاد مي شود قهراً به معناي مخالفت به دولت خدمتگزار و زير سوال بردن خدمات ارزنده آن خصوصاً در شرائط جنگي كشور نيست. بلكه انتقاد از روش كار، ضعف مديريت، نداشتن اشراف به امور و عدم التزام به تعهدات است. من در اينجا به عنوان نماينده مردمي كه از آغاز جنگ تحميلي بيشترين حضور را در جبهه و پشت جبهه داشته و دارند وظيفه دارم بخاطر شرائطي كه براي شهرستان نيشابور پيش آمده است از آقاي وزير كشور سوال كنم كه ايا اين مطالب را جنابعالي در زمان اخذ رأي اعتماد در حضور نمايندگان ملت و براي مردم شهيد پرورمان نفرموديد كه موفقيت وزارت كشور در اين خواهد بود كه ايمن وزارتخانه ارتباز تنگاتنگ با مجلس و نمايندگان حضرت امام و ائمه جمعه داشته باشد تا از اين راه بتواند درد جامعه و درد مردم را در شهر و روستا لمس و درك كند و با كمك فكري مجلس و ائمه جمعه و نمايندگان امام بار اين مسئوليت را بخه احسن وجه به منزل برساند؟ اگر اين مطالب يادتان رفته است يك بار ديگر به مشروح مذاكرات مجلس شوراي اسلامي مراجعه بفرمائيد و ببينيد عملتان چقدر با قولتان مطابقت دارد. آيا بيان اين مطالب صرفاً به خاطر اخذ راي از مجلس بود؟ و ايا مجلس به شما راي داد كه هر كس ولو اختلاف سليقه اي با شما داشت با زدن هزاران انگ و برچسب قلع و قمعش كنيد؟ ولو در اين بين دودش به چشم مردم آن منطقه برود. در مورد فرماندار نيشابور اولا چه ايرادي داشت كه او را برداشتيد و ثانياً قبل از انتصاب فرماندار جديد به فرمايش خودتان با چه كسي مطرح و هماهنگ كرديد؟ با نمايندگان تماس گرفتيد؟ با امام جمعه مشورت كرديد؟ از جامعه روحانيت كسب نظر نموديد؟ شوراي هماهنگي نهادهاي انقلاب اسلامي را به حساب آورديد؟ جواب منفي است و در رابطه با گفته يكي از مسئولين وزارت كشور كه گفته بود ما مسأله نيشابور رتا حل كرديم بايد عرض كنم نيشتابور مسأله تي نداشت كه شمتا حل كنيد. بله شهري كه تا امروز از هر نظر وحدت بر او حاكم بوده است شما با اين كارتان آن را مسأله دار كرديد و من از اين تريبون اعلام مي كنم مسوول هر گونه عوارض ناگوار اين كار وزارت كشور خواهد بود و در اينجا اشاره به نامه اعتراضيه امام جمعه محتذرم، جامعه روحانيت و شوراي هماهنگي نهادهاي انقلاب اسلامي نيشابور را مبني بر عدم رضايت از اين كار و ابقاء فرماندار قبلي لازم مي دانم و به خاطر صرفه جوئي از وقت متن آن را نمي خوانم و تأكيد مي كنم كه اين تقاضا و خواست همه مسئولين شهرستان نيشابور و نمايندگانشان در مجلس شوراي اسلامي است.
۳٫ بنده به عنوان يكي از اعضاء كميسيون سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي بر خود لازم مي دانم از وزارت امور خارجه بخاطر تحرك چشمگير ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك نقطه اوج در شرائط كنوني تشكر و تقدير نمايم و در پاسخ به عزيزانمان كه هر چند گاه در مجلس و يا خارج از مجلس مسائلي را مطرح مي نمايند نكاتي را به استحضار نمايندگان محترم و امت شهيد پرورمان برسانم.
آنچه تاكنون مطرح شده است و در ارتباط با سياست خارجي ماست، ضرورت تطابق شعارها و عملكردهاي جمهوري اسلامي در عرصه سياست خارجي و تعادل در روابط با دولت هائي است كه ملت ها را زير سلطه خود دارند و فاصله گرفتن در روابط با دولت ها، بهره گيري كامل از توان بالقوه ملت ها دذر اهميت دادن بر حاكميت ملت باوري و پرهيز از دولت باوري و مصلحت گرايي غير بنيادي و انتقاد از سفرهاي متعدد سياسي و ارسال پيامهاي مكرر و استقبال از وزير خارجه عمان و استنباط اينكه اين سفرها پاره اي از نمايندگيهاي جمهوري اسلامي ايران را به عنوان يك ابزار ساده اداري و اجرايي در آورده است و اما پاسخ.
پاره اي از مطالب اظهار شده كه جنبه توصيه هاي كلي دارد و بعضي هشدارها و نصيحت ها، مطالبي است صحيح و اساساً با توجه به اينكه با رهنمودهاي مقام معظم رهبري و هدايت معظم له به عنوان مرشد و رهبر و طلايه دار نظام بر حق جمهوري اسلامي ايران نمي توان تصور كرد كهخ حركتي خداي ناخواسته مغاير با دستورات و فرامين حضرت ايشان در سياست خارجي ما حتي سهواً صورت پذيرد و ايشان به تصحيح روند نادرست صريحاً دستور نفرمانيد و نظام الهي جمهوري اسلامي را و دولت خدمتگزار را از بركات دهنمودهاي خود محروم دارند.
ب ـ اگر در بحث هاي انجام شده دقت شود انتقاد عمده به فعاليت هايي بر مي گردد كه در قالب رفت و آمدهاي سياسي ما را به طرف دولت باوري سوق مي دهد كه پاسخ اين قسمت در چند بند ذيلاً به استحضار مي رسد:
۱٫ اساساً دولت و ارگان سياسي آن يعني وزارت امور خارجه مي بايست مجري آن چيزي باشد كه قبلاً اعلام داشته و مورد تأييد و تصويب مجلس نيز قرار گرفته است. قبلا يعني هنگامي كه در شروع اين دوره مجلسش شوراي اسلامي مسأله رأي اعتماد به دولت مطرح بود، همين سوال مطرح شد و آقاي ولايتي در مجلس حاضر و به آن پاسخ گفتند كه برادران نماينده محترم مي توانند عند الزوم مذاكرات جلسه علني مجلس شوراي اسلامي جلسه ۲۸ شماره ۱۱۵۲۰ صفحات ۴۶، ۴۷، ۴۸ مشروح مذاكرات را جهت توضيحات بيشتر مطالعه بفرمايند كه به بعضي از جملات ذيلا اشاره مي كنم. الان دنياي ما را ديپلماسي مي گرداند و مؤثرترين سلاح در دنياي امروز ديپلماسي است نه سلاح اتمي. در اينجا كاربرد ديپلماسي و موفقيت هايي كه در پرتو اين تلاشها و فعاليت ها براي جمهوري اسلامي بدست آمده، موارد زيادي است كه شايد فرصت نباشد. مسأله تغيير محل اجلاس غير متعهدها از عراق به دهلي نو و همچنين محكوميت عراق به خاطر كاربرد سلاحهاي شيميايي و وسايل ديگر و كلا اساس ديپلماسي جمهوري اسلامي ديپلماسي ارتباط است و اين ديپلماسي نه خلاف شرع است و نه خلاف قانون اساسي و نه خلاف نظرات حضرت امام مد ظله العالي كه فرمودند برويد و حرفمان را براي ملت هاي دنيا و كشورها بزنيد و. حرفمان را به آنها برسانيد و نه خلاف نظرات مسئولين بلند پايه و تصميم گيرنده كشورمان اين سياست هست. جناب آقاي نخست وزير در يكي از صحبت هايشان با اين مضمون مطلبي را فرمودند كه يكي از برجستگيهاي سياست خارجي جمهوري اسلامي اين است كه مركز ثقل سياست خارجي جمهوري اسلامي بعد از پيروزي انقلاب از آمريكا و اروپا به افريقا و آسيا منتقل شده است و اين ديپلماسي خلاف نظر مجلس نيز نيست بلكه موافق و منطبق بر خواسته اكثريت قوي نمايندگان محترم مجلس است. خوشبختانه كميسيون سياست خارجي مجلس مؤيد ضرورت رفت و آمدهاي پارلماني بين جمهوري اسلامي و ساير كشورهاست. در چند ماه اخير، ما دعوتهاي متعددي از پارلمانهاي كشورهاي مختلف داشته ايم كه تقريباً كليه اين دعوتها با پاسخ مثبت كميسيون سياست خارجي مواجه شده است. اكنون ليست حدود ۱۹ كشور اينجا در اختيار بنده است: كشور الجزاير، بلغارستان، يوگسلاوي، چين، زامبيا، لهستان، اطريش، سودان، مجارستان، المان شرقي، تركيه ، مالي، كوبا، سوئد، پاكستان، ونزوئلا، ايتاليا، نيكاراگوئه كه اينها همه كشورهايي هستند كه در حقيقت اين تقاضا را داشتند و جمهوري اسلامي و كميسيون سياست خارجي با نظر مثبت برخورد كرده، همينطور دعوتهايي كه مستقيماً از جناب آقاي هاشمي رفسنجاني رياست محترم مجلس شوراي اسلامي به عمل آمده كه مورد موافقت ايشان قرار گرفته و نيز دعوتهايي كه هيأتهايي از آنها به ايران بيايند. وزارت امور خارجه هميشه اين گونه رفت و آمدها را تأييد كرده و تأكيد داشته بر اينها. كلا تحرك سياسي به چه مي گويند اگر مسئولين سياست خارجي بنشينند، متهم به ضعف مي شوند و اگر حركتي بكنند به ارتباط با كشورهاي بي اعتبار متهم مي شوند! حال آنكه بايد گفت؛ امروز براي هر ايراني باعث غرور و افتخار است كشورهايي كه روزهاي اول انقلاب از برقراري ارتباط با جمهوري اسلامي ايران و رفت و آمدها با ايران ابا داشتند در حال حاضر نوعي رقابت براي ارتباط با ايران بين آنها ست و در ظرف بيست روز گذشته و يكماهه آينده بيش از چهل هيأت عالي رتبه از ايران ديدن كردن و يا از ايران به كشورهاي خارج سفر داشتند و اما در ارتباط با ارسال پيامهاي مكرر كه انتقاد شده بود نيز بايستي به مفاد پيامها توجه كرد. آيا در زماني كه منطقه خليج فارس حساس ترين ايام خود را مي گذراند .و بعضي از كشورهاي منطقه رسماً از ابرقدرتها براي حضور بيشتر و دخالت مستقيم دعوت به عمل آورده اند. في المثل سفر وزير امور خارجه و گسيل نمايندگي به پاره اي از اين كشورهاي منطقه و قرائت پيامي كه مفاد آن عبارتست از نفي حضور ابرقدرتها در خليج فارس و دعوت به همكاري كشورهاي منطقه براي تأمين امنيت بدون حضور قدرتهاي بيگانه و تكرار مواضع جمهوري اسلامي ( رئيس ـ وقتتان تمام است) و حق قانوني و مشروع براي حذف عامل تشنج از منطقه حساس نيست. اينگونه كارها از مواضع قدرت كارشناسي نيست؟ پس وظيفه وزارتخانه عريض و طويلي همچون وزارت امور خارجه چه مي تواند باشد؟ آن هم در زماني كه هر روز مقامات بلند پايه و كوتاه پايه ابرقدرتهاي ديگر براي گفتگو و دخالت ها در منطقه حاضر شده و افسوس خود را دائماً در گوش مقامات آنها تكرار مي كنند.
در رابطه با ديدار وزير امور خارجه عمان نيز انتقاد شده بود كه بايد گفت در اينجا اتحاد و اتفاق همه كشورهاي حوزه خليج فارس از جمله شوراي همكاري عليه جمهوري اسلامي تذمين كننده منافع ماست و يا اينكه تلاش (رئيس ـ وقتتان تمام است) سياسي تا آنجا كه دو كشور اصلي دو طرف تنگه بدون حضور قدرتهاي بيگانه با يكديگر اعلام تفاهم بكنند. مطالب چون زياد است وقت من هم تمام شده ،به همين نكات بسنده مي كنم و فقط يك تذكر كوتاهي است كه لازم مي دانم عرض كنم.
اما تذكر به وزارت معادن و فلزات اينست كه هرچه زودتر نسبت به تأمين شعبه زمين شناسي در استان خراسان اقدام نمايد و از مدير كل عله خراسان برادر بهمن بخاطر جديت و تلاش در تأسيس سيلو در شهرستان نيشابور تشكر و تقدير مي نمايم. والسلام عليكم و رحمه الله.
حقوق این وبسایت متعلق به عموم مردم است
زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است