ه گفته سبحانینیا اما بعید است که احمدینژاد حتی از طرف شورای نگهبان تایید صلاحیت شود، چه برسد به آنکه دنبال این باشد که رایی به دست خواهد آورد یا خیر
حالا که تقریبا دو ماه از شروع کار مجلس یازدهم میگذرد، این مجلس پرحاشیه دست به اقداماتی از جمله دنبال کردن کار مجلس پیشین، یعنی جمعآوری امضا برای استیضاح رئیسجمهور زده است. مجلس اصولگرای کنونی، سخت در حال تلاش برای آمادهسازی فضا برای گرفتن انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است. از قالیباف رئیس مجلس کنونی گرفته که شایعاتی مبنی بر آماده کردن خودش برای انتخابات آینده وجود دارد تا تلاشهای بیبدیل نمایندگان برای خوب جلوه دادن مجلس که بتوانند دولت آینده را هم در دست بگیرند و قوه مجریه و مقننه یکپارچه و یکدست در کنار یکدیگر کشور را به دست بگیرند، اما واقعا تک جناحی شدن این دو قوه، امورات کشور را در مسیر درستی قرار خواهد داد؟ مجلس باید به نحوی عمل کند که با نقد دولت، به بهتر شدن عملکرد هرچه بیشتر آن کمک کند. حسین سبحانینیا، نماینده ادوار مجلس در گفتوگویی که با خبرگزاری مهر داشت گفته بود: «باید مجلسی روی کار بیاید که دولت آن را دور نزند و مجلس بتواند قوه مجریه را مهار کند؛ حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم، رفع مشکل بیکاری جوانان و حل مسائل فرهنگی جامعه باید در مجلس یازدهم مورد توجه جدی قرار گیرد. همچنین مجلس باید در جایگاه قانونی خودش حرکت کند، نظارت قوی بر اجرای قوانین داشته باشد و نمایندگان نباید تابع دولت باشند.» حرفهای این نماینده مجلس، صحه بر این میگذارد که نباید دولت و مجلس، یکسو و یکجهت حرکت کنند. محمود احمدینژاد رئیس جمهوری دولتهای نهم و دهم هم از این قاعده مستثنی نیست و همچنان طبق روال گذشته، کارهای پوپولیستیاش را از سر گرفته و بهدنبال جلب افکار عمومی است که رایهای ۱۴۰۰ را به نام خودش جمع کند. گفتوگوی اخیرش که توجههای بسیاری را به خود جلب کرد هم میتواند دلیلی بر این ادعا باشد. به گفته سبحانینیا اما بعید است که احمدینژاد حتی از طرف شورای نگهبان تایید صلاحیت شود، چه برسد به آنکه دنبال این باشد که رایی به دست خواهد آورد یا خیر. حسین سبحانینیا، نماینده پیشین مجلس در گفتوگو با «آرمان ملی» به شرح عملکرد مجلس یازدهم میپردازد و با نقد احمدینژاد، تایید صلاحیت وی به دست شورای نگهبان را بعید میشمارد که متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
با توجه به اینکه تا الان دو ماه از شروع کار مجلس یازدهم میگذرد، شما عملکرد این مجلس را چطور ارزیابی میکنید؟
الان برای قضاوت عملکرد مجلس یازدهم زود است. زیرا زمان زیادی از شکلگیری مجلس نگذشته است. باید منتظر جهتگیریهای آینده مجلس باشیم. البته برخی تندرویها ممکن است به عملکرد کلی مجلس آسیب بزند مثل همین عدم کفایت ریاست جمهوری و بعضی موضوعگیریهای پوپولیستی که برخی از نمایندگان مجلس یازدهم داشتند. باید نسبت به کلیت مجلس و جهتگیریهای اساسی برای رفع مشکلات مردم در جامعه مثل اشتغال، اقتصاد و مسائل بینالملل و سیاست خارجه داشته باشند و باید به آنها فرصت بیشتری بدهیم که بتوانیم قضاوت درستی داشته باشیم.
به هر حال برخی اصولگرایان که اکنون در مجلس حضور دارند پیش از ورود به پارلمان مواضعی داشتند که نشانگر اختلاف شدید آنها با دولت بود. به غیر از این طیف، گروهی دیگر از نمایندگان مجلس یازدهم را اصولگرایان میانهرو تشکیل میدهند . شما هم از این طیف اصوگرایان میانهرو در مجلس بودید. اکنون وظیفه اصولگرایان شاخص در قبال مجلس کنونی چیست؟
وظیفه آنان درک شرایط داخلی کشور، مشکلات اقتصادی، شرایط کرونایی و شرایط بینالمللی کشور است. این میتواند مقداری جهتگیریها را معتدل کند و با عقلانیت بیشتری در مورد مسائل کشور جهتگیری کند. نباید به خیال این باشیم که در یک روز یا یک ماه مشکلات عدیده کشور حل شود. این قضیه نه عقلانی است و نه عملی. فقط میتواند شعاری عوامفریبانه باشد که عملی هم نیست. لذا باید با عقلانیت بیشتر و درک شرایط موجود، شرایط را تنظیم کرده و با ارائه طرحهای عملیاتی و منطقی، به سمت حل برخی از مشکلات جامعه بروند. نمایندگان اصولگرا باید از این فرصت یکساله باقی مانده عمر دولت استفاده کنند و در یک تعامل مثبت، باید هم با دولت در مسیر تعامل مثبت برای حل مشکلات کشور گام بردارند و هم مجلس نظارت کافی بر عملکرد دولت داشته باشد. عملکرد مجلس باید بهنحوی باشد که ما حداقل از این یک سال عبور کنیم. همگان و بهویژه دلسوزان کشور به خوبی میدانند که شرایط در زمان فعلی، اجازه به هم ریخته شدن سیستم کنونی در بخشهای مختلف بهویژه دولت را نمیدهد بلکه نیاز است که در موقعیتی منسجمتر، همراه با وحدت، کارها پیش برود تا بتوانیم از این شرایط سختی که با آن مواجه هستیم، عبور کنیم.
برخی معتقدند اصولگرایان درصدد آن هستند که پس از پیروزی در انتخابات مجلس یازدهم برای جلوس بر کرسی ریاست جمهوری سیزدهم باید برنامهریزی شود. مشارکت در انتخابات مجلس حداقلی بود. با توجه به این شرایط تصور میکنید عملکرد مجلس یازدهم در جهت توفیق اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است؟
صحیح است. آنها قطعا اگر این نگاه را دنبال کنند باید با عقلانیت و منطق جلو بروند، امیدواری را با جهتگیریهای مثبت جلو ببرند و فرصتسوزی که نه، بلکه فرصتسازی کنند. اگر چنین رفتار کنند پاسخ به سوال شما مثبت است. نمایندگان مجلس نباید بگویند که این مشکلات کشور ظرف چند ماه حل خواهد شد، چراکه تحقق این ادعا غیرممکن و طرح آن غیرمنطقی است. جهتگیریهای مثبت باید به این ترتیب باشد که مردم احساس کنند مجلس در حال تلاش برای حل مشکلات است. این روش سبب خواهد شد که امیدواری را در جامعه افزایش پیدا کند و بهدنبال آن، مشارکت مردم هم به همین منوال برای حضور در پای صندوقهای رای در انتخابات ۱۴۰۰ افزایش پیدا میکند. این مسیر و توجه نمایندگان به وظیفه اصلی خودشان و پرهیز از شعارهای تبلیغاتی میتواند به جریان اصولگرایی در انتخابات آینده کمک بکند.
اشاره به حضور مردم در پای صندوقهای رای کردید. در انتخابات مجلس یازدهم بهدلیل عدم حضور کاندیداهای جریان اصلاحات شاهد مشارکت حداقلی مردم بودیم که در طول تاریخ انتخابات مجلس سابقه نداشته است. عدم استقبال پرشور از انتخابات مجلس یازدهم این خطر را ایجاد کرد که مبادا مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ هم اینگونه باشد. بهنظر شما در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مردم به همان شور سابق پای صندوقهای رای میآیند؟
در پاسخ به سوال قبلی اشاره کردم که اگر اصولگرایان بخواهند در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ موفق شوند و مردم را پای صندوقهای رای بیاورند، باید اقدامات امیدبخش و امیدوارکننده در جامعه انجام بدهند و از این حرکتهای شعاری و عوامفریبانه جلوگیری شود. اصل، وحدت در جامعه باشد و باید از تشکیل گروههای متخاصم و شکلگیری درگیری با جناح متقابل پرهیز بشود تا ارامش حاصل شود، بنابراین در وهله نخست باید اقدامات امیدبخشی در جامعه انجام بگیرد تا مردم بدانند رایی که در انتخابات مجلس به صندوق انداختند، بیثمر نبوده است و از رای دادن پشیمان نشوند. اگر این مولفه محقق شود، مردم برای انتخالبات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به پای صندوقهای رای میآیند و آن موقع است که میتوانیم بگوییم عملکرد جریان اصولگرایی در مجلس یازدهم موفق و مثمرثمر بوده است.
رفتار نادرستی که با وزیر خارجه در مجلس شد نشان داد برخی نمایندگان با تعامل و همکاری با دولت بیگانه هستند و به نوعی تریبون مجلس را برای انتقام از دولت فرض کردهاند. از سوی دیگر این نمایندگان ادعای ارزشیبودن هم دارند . چه تناسبی میان ارزشیبودن و پرخاش به دولت و وزرا وجود دارد؟
تعداد زیادی از نمایندگانی که در این دوره وارد مجلس شدند، نمایندگان جدیدی هستند که طبیعتا سابقه حضور در مجلس را نداشتهاند. برخی از این نمایندگان جدید نیروهایی در قسمتهای فرمانداری و بخشداری یا سپاه، آموزش و نهادهای دیگر بودند که شباهتی با عملکرد مجلس ندارد. این نمایندگان در هر صورت با چهرهای انقلابی و با دیدگاههای انقلابی وارد مجلس شدند و طبیعی است که روحیه و مواضع تندتری به مسائل جاری کشور داشته باشند. مقام معظم رهبری در دیدار ویدئویی اخیرشان با نمایندگان مجلس، ضمن تقدیر از روحیه انقلابی مجلس، توصیه کردند که احساسی عمل نشود و مسائل با تفکر و تدبر پیگیری شود. مجلس باید به مشکلات اشتغال و معیشت مردم بپردازد. تاکید مقام معظم رهبری هم بر این بود که ضمن صیانت و حفاظت از حرمت افراد، با پرخاش و تندی با دیگر مسئولان برخورد نشود، هرچند که با آنها اختلاف عقیده داشته باشند. استفاده از تعابیر نادرست در شأن مجلس نیست. برخوردی که با وزیر امور خارجه صورت گرفت، برخورد مناسبی نبود. من نمیخواهم عملکرد وزارت خارجه را تایید کنم ولی برخوردها هم بسیار تند بود و افرادی هم که از بیرون ناظر بر این برخوردها بودند، چنین برداشت کردند که نوعی ضدیت وجود دارد و تقابل میان نمایندگان را به همراه داشت. بیگانهها هم میتوانند از این قبیل رفتارها استفاده نابجا کنند. برای همین هم مقام معظم رهبری در دیدارشان به این نکته اشاره فرمودند. امیدوار هستیم که مجلس بتواند در این مدت باقیمانده از عمر دولت دوازدهم استفاده کند بهنحوی که نقصها و اشتباهات را متذکر شود و آنها را در مسیر کار و تلاش قرار دهد. همچنین با ارائه طرحهای مناسب و برنامههای مناسب، بتواند فضای آینده کشور را آماده عبور از مشکلات و پیشرفت کند.
ظاهرا بخشی از نمایندگان مجلس یازدهم تمرکز خود را معطوف به بررسی عملکرد وزارت خارجه کردهاند و انتقاداتشان در این حوزه پررنگ است. پیشبینی میکنید با توجه به این شرایط سیاست خارجه در این مجلس به چه سمت و سویی برود؟
مراقبت این مجلس نسبت به مسائل سیاست خارجه از مجلس گذشته به مراتب تندتر خواهد بود.
*درست است اما دلیلش چیست؟
دلیلش به مواضع کمیسیون امنیت ملی مجلس برمیگردد زیرا در این مقطع حساسیت بیشتری به مسائل سیاست خارجه وجود دارد. من فکر میکنم دولت برنامهای که دارد را در باقی مانده عمر خودش دنبال میکند و من بعید میدانم که در برنامهاش وقفه ایجاد کند یا حتی بتواند تغییری اصولی در این روند ایجاد کند.
یعنی سیاست خارجی آن اندازه برای این نمایندگان مهم است که بیخیال سیاست داخلی و آنچه شدهاند که در کشور رخ میدهد؟
معمولا سیاست داخلی کشور به دست وزارت کشور، استانداریها و فرمانداریها است اما چون تریبون در اختیار نمایندگان مجلس قرار دارد، میتوانند با تذکرات، سوال و پیگیریها، مسیر را تا حدودی در جهت خاص نمایندگان پیش ببرد.
مثلا چه کنند؟
مثلا تغییراتی در استانداریها یا فرمانداریها ایجاد کند.
همانطور که در ابتدا اشاره شد، شرکت در انتخابات مجلس حداقلی بود . اکنون سوال این است که مجلس یازدهم نماینده کدام قشر از جامعه است؟
مجلس یازدهم مدعی تفکر طبقه متوسط جامعه است. مثل قشری که در انقلاب نقش داشتند، نظیر بسیج، سپاه، خانواده شهدا و نیروهای ارزشی و ولایی. مجلس یازدهم با شعار اصولگرایی و انقلابی روی کار آمده است. در نتیجه انتظار مردم از این مجلس انجام کار و ارائه طرحها و پیشنهادات رهگشا و حلال مشکلات اقتصادی و معیشتی است. در کنار پیشنهادات و راهحلها، این روحیات خوب است اما اینکه تنها این جنبهها مدنظر قرار گرفته شود و از نظر کارآمدی و کارآیی و تلاش برای مطالبات مردم اقدامی صورت نگیرد، مورد مثبتی نیست و در درازمدت، مردم از مجلس روی گردان میشوند و آن امیدی که به مجلس یازدهم بسته بودند، ضعیف میشود، لذا مجلس یازدهم باید گامهایی در راستای حل مشکلات بردارد. اساس کار بر این است که کارها شعاری نباشند، به عبارت دیگر مجلس یازدهم باید از این وضعیت شعاری گریزان باشد و سرنوشت تلخ مجلس دهم همیشه پیش روی آن باشد که گرفتار، سرنوشتی مشابه سرنوشت مجلس دهم، نشود.اگر بر فرض مثال، احمدینژاد کاندید ریاست جمهوری بشود، رای خواهد آورد؟
اول باید دید که اصلا احمدینژاد تایید صلاحیت میشود یا خیر و بعد گفت که چقدر رای میآورد. بهنظر من، احمدینژاد با توجه به عملکرد، موضعگیریها و روندی که پیش از این طی کرده است، مورد تایید شورای نگهبان قرار نخواهد گرفت. الان بحث صلاحیت ایشان مطرح است که اگر تایید بشود، ممکن است با روشهای پیشین خود که اغلب هم مطرح میشود، مثل روشهای پوپولیستی، عوامفریبانه و شعارهایی که باب میل توده جامعه باشد، دوباره به میدان بیاید و زمینه به دست آوردن رای را برای خود فراهم کند. در هر صورت من به تایید صلاحیت ایشان خیلی خوشبین نیستم.
از همین الان هم کارهای عوامفریبانه و پوپولیستیاش را شروع کرده است. مثل همین گفتوگوی اخیرش…
بله. حرفها و کارهایی را شروع کرده که اساسا با ساختار کلی نظام منطبق و سازگار نیست. درست است، او به کارهای پوپولیستی و عوامفریبانه علاقه دارد اما باید فکر جاهای دیگرش را هم بکند. باید به فکر گرفتن تایید صلاحیت از سوی شورای نگهبان هم باشد. اول از این قضیه اطمینان پیدا بکند، بعد به این کارها و شعارهای پوپولیستی دست بزند.
آقای طایی گفتند که «هیچ یک از طیفهای مختلف اصولگرایی از احمدینژاد حمایت نمیکنند و تنها اصلاحطلبان و جریانهای خارج از کشور مترصد آوردن او به انتخابات ریاستجمهوری سال۱۴۰۰ هستند.» نظر شما در این مورد چیست؟
بالاخره احمدینژاد دنبال این است که با کارهایی پوپولیستی بتواند مطرح شود، نظر گروههای مختلف را جلب کرده و رای جمع کند. اما همانطور که قبلا گفتم، اینکه آقای احمدینژاد بتواند مشکلش را با شورای نگهبان حل کند، جای تردید جدی دارد و من شک دارم که او بتواند تایید شورای نگهبان را برای انتخابات آینده کسب کند. البته نیروهای اصلاحطلب، نه اینکه احمدینژاد را نیروی خوبی بدانند، بلکه برای بر هم زدن فضای سیاسی اصولگرایی و ایجاد اختلاف در جبهه اصولگرایی، دست به هر کاری که بتوانند، میزنند. از جمله میتوان به تحریک احمدینژاد برای انجام این گونه اقدامات اشاره کرد. اما من همچنان در این که آیا احمدینژاد با توجه به عملکرد خاص سابقش، چه دو سال آخر ریاست جمهوریاش و چه بعد از آن و حمایتهای بیچون و چرا از بقایی و مشایی و تفکرات این گونه افراد، بعید میدانم که مورد تایید شوراینگهبان قرار بگیرد. لذا این گونه تلاشها، بیحاصل است. حالا این تلاشها میخواهد از طرف خود احمدینژاد باشد یا اصلاحطلبان و یا هر جریان دیگری که میخواهد او را بر سر کار بیاورد.
یعنی شما میگویید که اصلاحطلبان بهدنبال سنگاندازی جلوی پای اصولگرایان هستند؟
والا غیراز این، اصلا توجیهی وجود ندارد که او را برای ورود به انتخابات ۱۴۰۰ آماده و از وی حمایت کنند. هر چند که مواضع او و عملکرد گذشتهاش را میدانند. (آرمان ملی)
حقوق این وبسایت متعلق به عموم مردم است
با حمایت : ابرشهر